یادش به خیر آن قدیما کاش برگردیم به اون زمانها
یادت می آید وقتی کوچک بودیم تلویزیون با شام سبک
و پنکه شماره 5 و مشق می نوشتیم خطط خط از بالا به پایین//////////
اون وقتها زندگی شیرین بود و طعم دیگری داشت یادت می آید ؟
وقتی صدای هواپیما رو می شنیدیم می پریدیم توی حیات برایش
دست تکان می دادیم و می نشستیم به انتظار کلاس چهارم تا
با خودکار بنویسیم یادت می آید؟ وقتی مامانمون می پرسید
ساعت چند است می گفتیم بزرگه روی 6 و کوچیکه روی 4
یادت می آید؟ وقتی نقاشی میکردی خورشید رو زاویه برگه میکشیدی
یادت می آید ؟ فکر میکردیم قلب انسان این شکلی است
یادت می آید ؟ در یخچال را کم کم می بستیم تا ببینیم لامپش چه جوری خاموش
می شود یادت می آید؟ اگر کسی بهت میگفت برو آب برایم بیار اول خودمون یواشکی
از سرش میخوردیم و دهانمان را با سر آستین پاک می کردیم و کلی دعوا میکردند
یادش به خیر این متن به اشتراک گذاشته شد تا لبخند روی لبانت جاری شود
این متن آرامش خاصی به آدم میدهد
:: برچسبها:
سهراب سپهری,